شرقنگار: از ابتدای آفرینش تا کنون، جهان شگفتیهای بی شماری به خود دیده که برخی آنان حقیقتا به جان آدمی مینشیند. بالاخص تولد انسانهایی فرا انسانی که ابزار سخن جملگی از توصیفشان کم میآورند. گویی خداوند هرچه حسن در کهکشان است را با میزان غیر قابل تصوری از معرفت درآمیخته و این همه را در کالبد یک انسان جای داده است. امان از چرخ روزگار که تنها وصف او و کلام مکتوب او را سهم ما کرده.
بر حکمت خدای بزرگ گلهای نیست اما ای کاش که مسافر زمان میشدیم و یک لحظه هیبت پاکش را زیارت میکردیم، بلکه آرام و قرار میگرفتیم از دوری هزار ساله و عطری که همچنان تازه است. صحبت از کدام پدیده است؟ مقصود از این هویت فرا انسانی کیست؟
او مرد است. مردی که خداوند از آغاز خلقت برگزیده بود. مردی که تولدش ویژه و حتی نامش را خداوند از اسامی خودش به او هدیه کرد. خداوند او را علی نامید و به ادب خود تربیتش کرد و از پیچ و خمهای دانشش آگاه کرد، پس خوشا به سعادت هرآن کس که به معرفت و شناخت اولین امام خدا نائل گشت.
او همانند تک تک جانداران یک بار زیسته اما شگفتا که هزاران هزار زندگی را سرمشق میشود. ژرفای اندیشه و سخنش پس از گذر هزار و اندی سال همچنان کشف نشده، عجبا از تازگی موضوعی گفتههای پر مغز او که همچنان مانند امامی حی و حاضر جوابگوی ذهن جستجوگر انسانی از هر سال و ایام است.
شاید باورپذیر نباشد اما تیرهای هستند که چنان دل به امیرالمونین باختند که گویی او را دیدهاند: پاسخ حرفهای دلشان را به نهج البلاغه تفعل میزنند.
آنان که علی خدای خود پندارند کفرش به کنار عجب خدایی دارند
واژهها برای گفتن از او کم میآورند و جملات قطار قطار از پس یکدیگر چشمانمان را اشکین میکند و سرانجام اعجاز هستی آنجایی متبلور میشود که با خوانش چند خط مناجات گویی مرحم بر زخمی گذاشته. جنبههای شخصیتی حضرت علی علیهالسلام به حدی گسترده است که میتوان آزادانه به هرکدامشان پناه برد و هنگام دلتنگی و دلشکستگی به همان سوگند یاد کرد:
یا امیر و یا وصی، به بزرگیات قسم میدهیم یاریمان ده در این وانفسای روزگار!
ای ناجی لیله المبیت، امانمان ده از گزند خلق!
ای مالک ذوالفقار و ای قهرمانی که پیروزی را از دل شکست بیرون میکشی، نیرو ببخشایمان که برآییم از پس ناکامیهای زمانه!
حال و هوای مناجات خواندنها و درد دل گفتنها با اولیاء الله خوب است اما بعضی شان ممکن نیست دست خالی بازگشتمان دهند. بعضیها شان مثال تکیه به کوه است و چه بینظیر است این امتیازمان، که میشناسیمش و زیر پرچم معرفتش آرام میگیریم.
یکی از بهترین اوصاف امیر المومنین «ع» عابد شب و شیر دلاور روز است که خلاصه اما تمام و کمال ایشان را بیان میکند چرا که عبادتش همواره در اوج خلوص و عرفان و آگاهی بود و علی رغم موارد بسیاری که دیده میشود عابد ها انزوا را برمیگزینند، عبادت حضرت علی «ع» با همه امور زندگی پیوند داشت.
سپاس خدایی را که علی «ع» را بهمان هدیه کرد و در پهنه گیتی دست تنهایمان نگذاشت و هنوز که هنوز است با دل و جان دوستش داریم و از رهنمود هایش بهره میجوییم و مانده تا تمامش را کشف کنیم.
بجز از علی نباشد به جهان گره گشایی
طلب مدد از او کن چو رسد غم و بلایی
چو به کار خویش مانی در رحمت علی زن
به جز او به زخم دلها ننهد کسی دوایی
ز ولای او بزن دم که رها شوی ز هر غم
سر کوی او مکان کن بنگر که در کجایی
به شناختم خدا را چو شناختم علی را
بخدا نبرده ای پی اگر از علی جدایی
(شاعر : عباس شهری)
نویسنده: عرب