به گزارش شرق نگار، مدتهاست که ناظران دونالد ترامپ به درستنبودن پیشبینی تصمیمات او واقفند. اما وقتی بحث روابط خارجی و به ویژه در خاورمیانه مطرح باشد، چندین جنبه وجود دارد که دوره دوم ریاستجمهوری او قطعاً با دوره اولش متفاوت خواهد بود.
به نوشته نیویورکتایمز، خاورمیانه از زمان حملات ۷ اکتبر حماس که تعادل قدرت و اولویتهای بازیگران اصلی منطقه را مختل ساخت، تغییرات چشمگیری را تجربه کرده است.
پیشبینی آنچه در آینده خواهد آمد غیرممکن است، اما خبرنگاران گزارشهای گستردهای در مورد تغییرات صورتگرفته منتشر کردهاند و به نظر میرسد اکنون زمان مناسبی برای جمعبندی برخی از یافتههای آنها باشد.
حملات ۷ اکتبر
حمله ۷ اکتبر حماس یکی از آن لحظاتی بود که تاریخ را به دو بخش «قبل» و «بعد» تقسیم میکند. در این حمله، حماس عملیاتی بیسابقه در اراضی اشغالی علیه اسرائیل انجام داد و حداقل ۲۰۰ اسرائیلی را به اسارت گرفت. همانطور استیون ارلانگر، خبرنگار نیویورکتایمز دو هفته بعد از ۷ اکتبر نوشت، این حملات فرضیات طولانیمدت در مورد درگیری اسرائیل و فلسطینیان را شدیداً به چالش کشید و دورهای از ابهام و خشونت را رقم زد.
در دوره اول ترامپ و همچنین در دوران ریاستجمهوری جو بایدن، به درخواست فلسطینیان برای ایجاد کشوری مستقل کمتوجهی شد. اسرائیل کرانه باختری را تحت اشغال داشت و غزه را به قدری محاصره کرده بود که به نظر میرسید وضعیت موجود برای مدتی طولانی پابرجا باقی خواهد ماند.
اما حمله حماس و جنگها و تغییرات بعد از آن همه چیز را تغییر داد. ایالات متحده بار دیگر شدیداً در منطقه درگیر شده و از جنگ اسرائیل در غزه و در لبنان حمایت نظامی کرده است. خشم گسترده نسبت به رفتار اسرائیل که موجب کشتهشدن دهها هزار نفر و آوارگی بیش از یک میلیون نفر شده، توجه دوباره به مسئله کشور فلسطین را جلب کرده است.
تعادل اسرائیل و ایران
پیش از حملات ۷ اکتبر حماس، اسرائیل و ایران در تعادلی شکننده اما نسبتاً پایدار قرار داشتند. آنها درگیر جنگ در سایه بودند، اما هیچکدام درگیری تمامعیار نمیخواستند و تعادلی از بازدارندگی متقابل را حفظ میکردند.
پسرفت در توافق اسرائیل-عربستان
پیش از ۷ اکتبر، به نظر میرسید که عربستان سعودی و اسرائیل در آستانه توافقی برای عادیسازی روابط بودند که میتوانست خاورمیانه را بازسازی کند. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل امیدوار بود که چنین توافقی منجر به ایجاد نوعی ناتو خاورمیانهای شود که روابط امنیتی نزدیکتری میان این رژیم و کشورهای خلیج فارس ایجاد کرده و ایران و متحدانش را بیشتر منزوی کند.
حال، وضعیت بسیار متفاوت به نظر میرسد. جنگهای اسرائیل در غزه و لبنان باعث شده که برای عربستان سعودی و سایر کشورها غیرممکن باشد که با اسرائیل به توافق برسند، مگر اینکه امتیازات قابل توجهی به دست آورند که احتمالاً شامل تعهد به ایجاد کشور فلسطین خواهد بود؛ اما مخالفت اسرائیلیها با راهحل دو کشوری اکنون قویتر از هر زمان دیگری است.
آشتی میان ایران و عربستان این احتمال را افزایش میدهد که نظم جدیدی در منطقه شکل بگیرد که در آن، اسرائیل به جای ایران منزویتر شود.
سیگنالهای مختلط و پیشبینی دولت دوم ترامپ
در دوره اول ترامپ، بسیاری استدلال میکردند که او در سیاست خارجی از «استراتژی دیوانهوار» پیروی میکند. این ایده که اگر دشمنانت فکر کنند به اندازه کافی ناپایدار هستی تا تهدید خود را علیرغم پیامدهای فاجعهآمیزش دنبال کنی، احتمالاً از درگیری کنار خواهند رفت. اگرچه ممکن است این استراتژی در برابر دشمنان منطقی به نظر برسد، اما رفتار غیرقابلپیشبینی با کشورهای دوست میتواند باعث شود که آنها از شما فاصله گرفته و به دنبال اتحادهای جدیدی بروند.
در سال ۲۰۱۹، حمله موشکی حوثیها به تأسیسات نفتی عربستان برخورد کرد. ترامپ گفت که «عجلهای برای پاسخدادن» ندارد زیرا نمیخواست ایالاتمتحده را وارد جنگ کند. به گفته گروه بحران بینالمللی، به نظر میرسد این واکنش به تصمیم عربستان سعودی برای تغییر روابط با ایران کمک کرد.
شاید دولت دوم ترامپ سیگنالهای مختلط بیشتری ارسال کند. نامزدهای ترامپ برای مناصب ارشد دیپلماتیک خاورمیانه تجربه کمی در سیاست خارجی دارند اما از حمایت شدید از اسرائیل خبر دادهاند. اگرچه مدتهاست که ترامپ خط سختی در برابر ایران داشته، اما نیویورکتایمز مدعی شده که ایلان ماسک، میلیاردر آمریکایی و مشاور نزدیک رئیسجمهور منتخب در این هفته با دو مقام ایرانی دیدار کرد تا درباره راههای کاهش تنشها میان ایران و ایالاتمتحده بحث کند.
منبع: اکوایران