به گزارش پایگاه خبری شرقنگار، در روزهایی که تجمعات اعتراضی ایران اوج گرفته است جریان رسانه ای مقتدی صدر به دنبال موج سواری سیاسی خود از این اعتراضات در کشور است.
در این بین به نظر می رسد کانال های تلگرامی و شبکه های ماهوارهای نزدیک به جریان صدر رادیکال تر از دیگر رسانه های منطقه ای و حتی فرامنطقه ای عمل می کنند. این در حالی است که مقتدی صدر مهمترین و جدی ترین عامل فساد و آشوب در عراق، به خصوص در یک سال گذشته بوده است.
جریان سیاسی و رسانه ای صدر طی سه هفته گذشته با نعل وارونه، عملا سعی در القای هراس از جمهوری اسلامی ایران با هدف تاثیرگذاری بر مخاطب خود در عراق دارد. کما اینکه در اعتراضات عراق نیز صدر، ایران و جریان سیاسی وابسته به تهران (چارچوب هماهنگی) را متهم اصلی فساد و بن بست سیاسی در این کشور معرفی کرده است. مکمل این فضاسازی رسانه ای به اقدامات میدانی او طی ۱۰ روز اخیر در عراق باز می گردد.
پس از آشوب سازی صدر در بغداد، اکنون دور جدید حملات مسلحانه صدری ها در نقاط مختلف عراق تشدید شده است. ناآرامیها در بصره و ذیقار از ۱۰ روز و با حمله به استانداریهای این دو استان در حال اوج گرفتن است. حامیان مقتدی صدر در بصره و ذی قار به شکل گستردهای دست به اقدامهای خشونتآمیز زدهاند.
نگارنده در نوشته ها پیشین برای «شرق» تاکید داشت مقتدی صدر به کمتر از تصاحب کل قدرت و زعامت کامل بر امور عراق قناعت نمی کند. از این رو عملا بازیگری و صحنه گردانی مقتدی صدر هر گونه تلاشی برای ثبات سیاسی در عراق و تشکیل دولت را ناکام می گذارد. کما اینکه در این مدت تحرکات تهران راه به جایی نبرده است. چرا که از دید رهبر جریان صدر، تهران حامی مهمترین رقیب سیاسی وی (چارچوب هماهنگی) است.
تا پیش از اقدامات چند ماه اخیر مقتدی و جریان متبوعش این تصور وجود داشت که صدر از آن درجه هوش برخودار است تهران را در بلندمدت از خود دور نکند، اما به نظر می رسد صدری ها اکنون دیگر قید روابط به ایران را زده اند. نحوه پوشش رسانه ای جریان صدر از اعترضات در ایران موید این نکته است.
حتی در یک گزاره بدبینانه رادیکال باید اذعان داشت که تحولات صدری ها در چند ماه اخیر از ورود به منطقه سبز بغداد گرفته تا حمله به پارلمان و سر دادن شعار علیه چارچوب هماهنگی و جمهوری اسلامی ایران و نهایتا حمله به کاخ ریاست جمهوری و دفتر نخست وزیر و کشته شدن ۸ تن و نیز آشوب سازی های ۱۰ روز اخیر در بصره و ذی قار و هم چنین موج سواری سیاسی و رسانه ای از اعتراضات سه هفته گذشته در ایران حکایت از آن دارد که مقتدی صدر که قبل تر روی مرز باریکی از «تقابل» و «تفاهم» سیاسی با تهران گام برداشته بود، اکنون گزینه تقابل، آن هم تقابل تمام عیار را برگزیده است.
البته این گزاره تحلیلی هم مطرح بوده و هست که رهبر جریان صدر در دوره گذار فعلی تا زمان شکست چارچوب هماهنگی و نهایتا انحلال پارملان فعلی، اولویت و تمرکزش را روی دوقطبی سازی و تنش سیاسی قرار داده است. لذا در این برهه وجود درجه ای از گسل سیاسی میان صدر با تهران اجتناب ناپذیر جلوه می کند. اما گسل کنونی که صدر با تهران به بار آورده است به نظر نمی رسد در کوتاه مدت قابل ترمیم باشد.
از این منظر حتی اگر مقتدی صدر در نهایت موفق به رسیدن به خواسته هایش برای انحلال پارلمان شود نمی تواند از پس هزینه های تبعات اقدماتش که به تشدید گسل با ایران انجامیده است، برآید. خاصه آنکه صدر سیاست مداری است که برای تداوم خود در صحنه سیاسی عراق و نیز بدل شدن به چهره ای تمام کننده به برقرار روابط با همه بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای از ایران و عربستان گرفته تا ایالات متحده و … نیازمند است.
بنابراین توازن بخشی باید جزو اولویت های صدر باشد، اما با در نظر گرفتن واقعیت های فعلی و آنچه که در صحنه میدانی و عرصه سیاسی روی داده تنها چیزی که فعلا در رویه و عملکرد صدر دیده نمی شود، توازن بخشی است.